ناتمامی وجود انسان
اگر قدر و ارزش و ادامه و استمرار وجود خویش را شناختیم، که از دنیا بیشتر داریم و بیش از هفتاد سال ادامه داریم. و اگر دنیاهاى دیگر را، حتّى با احتمال، به خود مرتبط دانستیم؛
آنوقت با این قدر و استمرار و ارتباط، به وحى و به اسلام نیاز داریم و باید نهایت همین راه را بخواهیم و تا آخر سالک باشیم؛ و از سطح معرفت و اسلام تا محبّت و ایمان تا عمل و تقوا تا صبر و احسان تا خشیّت و اخبات تا سبقت و قرب و لقاء و رضوان را دنبال کنیم. مى بینى که ناتمامى در اسلام، برخاسته از ناتمامى در وجود ماست.
تمامىِ... ایمانها در گرو ایمان به قدر انسان و در گرو شناخت انسان از خویش است. کسى که خودش را باور نکرده، مثل انسانى مى ماند که به روزى پنج ریال قانع است و خیال مى کند که شقّ القمر کرده اما همین که ارزش خودش را فهمید، مى بینى که آرام نمى گیرد، حتّى هجرت مى کند و به آنجایى روى مى آورد که حقوقش را بگیرد.
استاد علی صفایی حائری
منبع: نامه های بلوغ صص 25 و 26 و 178
برگرفته از سایت حکمت بلیغ