خاک پای وارثان عاشورا

فرهنگی . آموزشی

خاک پای وارثان عاشورا

فرهنگی . آموزشی

شهید بابایی و بیت المال

سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۰۵ ب.ظ

حضرت آیةاللّه شهید صدوقی یک دستگاه پیکان به شهید بابایی اهدا کرده بود, ولی ایشان آن خودرو را متعلق به خود نمی دانست و با آن کارهای اداری انجام می داد. روزی برای انجام کاری اضطراری, ماشین را به امانت گرفتم و به منزل پدرم در اصفهان رفتم. ماشین را جلو خانه پارک کردم, ساعتی بعد وقتی خواستم حرکت کنم متوجه شدم که قفل صندوق عقب ماشین شکسته و در آن باز است. در را بالا زدم, زاپاس, آچار چرخ و جک به سرقت رفته بود. از این که ماشین امانتی بود, خیلی ناراحت شدم. آمدم و جریان را برای شهید عباس بابایی توضیح دادم. پیش خود فکر کردم به دلیل رفاقتی که بین من و او هست, خواهد گفت: اشکال ندارد, برو یک زاپاس و جک از انبار بگیر, ولی برخلاف تصور من گفت: خوب حالا چیزی نیست, برو یک زاپاس و یک جک بخر و سر جایش بگذار.

اول فکر می کردم شوخی می کند, ولی دیدم نه جدی است. حقوق ماهانه من در آن زمان اندک بود و خرید برایم بسیار مشکل. سرانجام با هر زحمتی بود آن ها را تهیه کردم. آن روز در آن شرایط از برخورد خشک شهید بابایی ناراحت شدم, ولی قدری که اندیشیدم بر بزرگی و تقوای او آفرین گفتم, چرا که حاضر نشد حتی در مورد دوست صمیمی اش هم از اموال بیت المال کمترین گذشتی بنماید.

راوی: کمال میر مجربّیان, نقل از: کتاب پرواز تا بی نهایت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی